اولین های مهتا

اولین باری که صدای قلب کوچولوت رو شنیدیم : 14 بهمن سال 91 بود.میتونم بگم یکی از بهترین صداهایی بود که به عمرم شنیدم.

اولین شیر خوردنت : از همون روزی که به دنیا اومدی شیر خوردنت رو شروع کردی و فقط شیر مامان الهه رو دوست داشتی(شکموی کوپولی من) اینم عکست که همش دنبال شیر میگشتی

اولین بار که به حمام رفتی : بعد از حمام اولی که توبیمارستان بردنت روز چهارم از تولدت با مامان جون مریم و بابا مهدی رفتی حموم.عاشق آب بودی از بچگی و اصلا گریه نمیکردی

عکسی که میزارم برای اون روزت نیست ولی یه عکس از حموم رفتنته

اولین لبخندت یادم نیست چه تاریخی بود چون از همون نوزادی همیشه لبخند به لبانت بود

اولین سفری که رفتی : 1 آبان 92 به همدان رفتیم البته این سفر به خاطر اینکه عروسی دعوت داشتیم ولی در اصل اولین سفر سه نفره به مشهدی بردیمت. این هم عکست بعد از اینکه حاضرت کردیم

اولین دندونت: 29 فروردین سال 93 مروارید خوشگل تو دهانت در اومد.

اولین بار که خوب راه رفتی و یک دفعه سورپرایزمون کردی ۹۳/۸/۱۲ بود که مثل پنگوئن تاتی تاتی میکردی.

اولین بار که شروع کردیم به غذا دادن 7 بهمن 92 بود که 5ماهت بود. فرنی درست کردم و شما هم خیلی با اشتها میخوردی.